سهم جشنواره امسال از کیمیایی، فیلم بد متروپل است. فیلمی که خیل بسیاری از دوستداران سینه چاک سینما اش را ناامیدتر کرد. سینمای تیزی، چاقو و حق ناموس بگیر امسال ، هیچکدام از این ها را نداشت. قهرمان زنش کتک خورده و هتک حرمت شده به غلط کردن و کنیزی تن در می دهد. چاقویش در دست زن دیگر است آن هم نمایشی. و مردانش بعد از تهدید به خبر کردن پلیس به جای چاقو با چاه باز کن پلاستیکی به دعوا می روند. تازه آن هم پشت پرده تا ما فقط شاهد کتک خوردن و زدن سایه ها باشیم و خون هایی که به سبک تارانتینو به شیشه پاشیده می شود. بعد هم معلوم نیست چطور بدمن و قهرمانان هر دو سالم اند؟ آدم گیج می شود. مگر جذابیت سینمای کیمیایی همین دعواهایش نبود؟ قیصر ، گوزن ها ، رضا موتوری حتی سربازان جمعه و جرم را بیاد بیاورید. متروپل اما تنها مزیت اش این است که آشفتگی جرم و محاکمه در خیابان و رئیس را ندارد ولی همچنان دیالوگ هایی که بین آدم های فیلم ردو بدل می شود بی ربط و بی سرو ته اند بدون اینکه مخاطب از چیزی سردر بیاورد. یک جمله در مورد انبار موتور بعد زن رفیق ” کتی” ، سینما و ورشکستگی ،چک ،بلیط هواپیما ، فرودگاه رفتن و نرفتن و … قصه زن پناه آورده را هم به آن اضافه کنید. همه حرفها زده می شود بدون آنکه کسی را معرفی کند. این مشکل در مورد لوکیشن فیلم هم صدق می کند: سینما متروپل ( اسم فیلم از این جا آمده ). قبل از ورود به سینما دوربین ۲ بار روی اسم متروپل تیلت می کند ، فکر کردم قرار است بزرگ داشتی از سینما باشد اما در حد عنوان باقی می ماند و نقش دراماتیکش تنها روشن بودن چراغ اش است در آن تاریکی و نه حتی پناه بردن به آن.
مطلب خوبی بود
کیمیایی بدون تیزی شبیه شترمرغ بدونه مرغه !!!
خخخخخخخخخخ
تا حالا که شاکی بودید فیلم های کیمایی همش چاقو و بزن بکش و این حرفا. حالا هم که ناراضی از اینکه دیگه اینطور نیست. پس شمااول برو تکلیف حودت رو روشن کن بعد بیا حرف بزن
استاد کیمیایی نماد سینمای ماست. سبک ایشان و نوع نگاهشان. حالا هم که ایشان تلاش می کنند کارشان را با فرم امروزی تر در اختیار تماشاگر بگذارند شما شاکی هستید؟
کیمیایی و نوستالژی بازی هایش دیگر عمرشان را کرده اند و مانند همین سینما متروپل فقط تک چراغی از آنها روشن مانده.
در سینمایی که من فیلم رو دیدم اغلب تماشاگرا معنرض بودن.
فضای فیلم های کیمیایی نه هیچ کمکی به جامعه امروز ما می کنه و نه هیچ اثر هنری قوییه که بگی در جای خودش تاثیر گذاره.
فراستی جدای همه ی نقد های تند و تیزش ، خیلی حرف درستی راجب کیمیایی و فیلمسازیش زد!
شاید بهتر باشه فیلمسازهای بزرگمان مثل فوتبالیست های حرفه ای ، وقتی که در اوج بازی شان است ، با دنیای حرفه ای شان خداحافظی کنند. بلکه همیشه و همیشه در اوجِ یاد مردمشان بمانند.