یادداشت زیر به قلم کـوروش عـطائی – مستند ساز ، برای انتشار در سومین ویژه نامه بهاری سینما فستیوال ( سـی نمای بهـار ) نوشته شده است که می توانید در ادامه بخوانید :
از چند روز پیش که پیشنهاد نوشتن یادداشتی با محوریت سینمای مستند ایران برای ویژه نامه نوروز به من شد ، به این فکر میکردم که از کدام مشکل مستندسازی در ایران بنویسم ؟ از فقدان آموزش نظاممند و علمی؟ از کمبود بودجه و کمک هزینههای بخش دولتی و عدم اعتماد و ریسک تهیهکنندگان بخش خصوصی برای سرمایهگذاری در فیلمهای مستند ؛ ( بخصوص برای فیلمهای مستقل ) ؟ از کمبود عرضه کنندگان و پخشکنندگان فیلمهای مستند در بازارهای جهانی ؟ از عدم استقبال تلویزیون از سرمایه گذاری و یا خرید طیف وسیعی از مستندهای ایرانی ( دوباره بخصوص فیلم های مستقل ! ) ؟ از محدودیت فضای ارائه و اکران فیلمها ؟ از وجود خطوط قرمز پررنگ و محدودیت فیلمسازان در انتخاب سوژه ( بخصوص در مستندهای اجتماعی و سیاسی ) ؟ و یا هزاران مشکل و معضل دیگری که گریبان این سینمای نحیف و شریف را گرفته است ؟
اما تصمیم گرفتم اینبار نیمهی پر لیوان را ببینم . با وجود تمام این مشکلات و محدودیت ها ، اگر به مستندهای ایرانی چند سال اخیر نگاهی اجمالی بکنیم ، متوجه می شویم که سینمای مستند ایران نه تنها زنده است و نفس میکشد ، بلکه روز به روز و سال به سال در حال رشد و جوانه زدن است . بدون شک ، هر کسی که فیلمهای مستند این سالهای سینمای ایران را پیگیری کرده باشد ، نمی تواند منکر این حقیقت شود که سینمای مستند ایران در حال پوست اندازی و نو شدن است . نسل جدید و جوان مستندسازان ایرانی ، با اینکه نگاه به آثار برجسته ی فیلمسازان نسل های پیشین دارند ؛ اما با انتخاب سوژه های جسورانه تر ، استفاده از فرم ها و شکلهای روایی خلاقانه تر ؛ و کیفیت و نگاه بصری بهتر و سینمایی تر فصل جدیدی را در تاریخ سینمای مستند ایران رقم زدهاند .
فیمسازان این نسل ، دیگر فقط برای تلویزیون یا جشنواره های داخلی فیلم نمی سازند . حضور پررنگ فیلمهای مستند ایرانی در جشنواره های درجه یک و معتبر جهان در چند سال اخیر گواه این مدعاست . انتخاب سوژه هایی که با وجود بومی و ملی بودن قابل درک و دریافت در بین ملت های گوناگون باشد و روایت این سوژه ها به شکلی جذاب و سینمایی از ویژگیهای مثبتی است که می توان در فیلمهای چند سال اخیر مستندسازان جوان ایرانی مشاهده کرد .
هرچند علاوه بر مشکلات بیرونی که در ابتدای مطلب ذکر کردم ، ضعف ها و کاستی های بسیاری هم در خود ما فیلمسازان مستند وجود دارد . هنوز هم در بسیاری از فیلمها فقدان طرح منسجم و فیلمنامه بیداد میکند ؛ هنوز هم جدی نبودن نگاه بصری سینمایی در خیلی از فیلمها احساس میشود ، و از همه مهتر اینکه هنوز هم فیلمسازانی وجود دارند که خودشان کارشان و سینمای مستند را آنگونه که باید جدی نمیگیرند . اما با همهی اینها ؛ در مجموع ، حجم فیلمهای درخشان ساخته شده به قدری هست که بتوانیم از این معضلات چشم بپوشیم .
در سالی که گذشت ، مستندهای بسیار خوبی را شاهد بودیم که از میان آنها میخواهم به سه فیلم خوب و موفق از نظر خودم اشاره کنم تا صرفاً معرفی باشد برای کسانی که این فیلم ها را ندیده اند :
فیلم «رؤیاهای دم صبح» ساخته مهرداد اسکوئی و سومین فیلم از سه گانهی او دربارهی نوجوانان بزهکار در کانونهای اصلاح و تربیت ، که موفق به دریافت جایزه بهترین کارگردانی و بهترین تصویربرداری از جشنواره سینما حقیقت شد و در همین اواخر هم در اولین حضور جهانیاش در جشنواره برلین ، موفق شد جایزهی ویژهی عفو بین الملل را نصیب خود کند و پس از آن هم در چندین جشنواره جهانی دیگر حضور یافته است .
فیلم «سونیتا» ساختهی رخساره قائم مقامی ، که متاسفانه هنوز در ایران به نمایش در نیامده است ، و روایتگر داستان رؤیای خوانندگی نوجوانی افغان و تلاش او برای رسیدن به هدفش است . که حضور جهانی بسیار موفق و چشمگیری داشته و از جوایز آن می توان به جایزه ویژه تماشاگران جشنواره ایدفا ، و جایزه تماشاگران و جایزه بهترین مستند سینمای جهان جشنواره ساندنس اشاره کرد .
و سومین فیلم ، مستند «فصل هرس» ساختهی لقمان خالدی ، کارگردان جوان ، خلاق و پرکار سالهای اخیر سینمای مستند ایران است . این فیلم که موفق به دریافت جایزه بهترین فیلم و بهترین کارگردانی از جشنواره سینما حقیقت شد ، روایتگر قصهی مردی است که مدعی است با روشهای طب سنتی و گیاهی موفق به کشف دارویی برای درمان سرطان شده است …
فیلمهای نمونه بالا ؛ مشتی از خروار فیلمهای خوب ساخته شده در سالهای اخیر ، و گواه ادعای من دربارهی بهاری است که به سینمای مستند ایران آمده است . به امید پربارتر شدن بهار سینمای مستند ، در بهار و سالی که پیش روی ما است .
کـوروش عـطائی – مستند ساز
برای دریافت ” سی نمای بهاری ” ؛ ویژه نامه بهاری سینما فستیوال به مناسبت نوروز ۱۳۹۵ ، کلیک کنید .