چهارمین شب نقد جشنواره بینالمللی سینماحقیقت ، به نقد چهار فیلم مستند اختصاص داشت . ققنوس، به سوی دریا، رهبران و پژواکها در سالن شماره 3 سینما فلسطین نقد و بررسی شدند.
به گزارش خبرنگار سینما فستیوال ، در چهارمین شب نقد جشنواره بینالمللی سینماحقیقت ، مستندهای “ققنوس” به کارگردانی جمشید بیات ترک ، “به سوی دریا” به کارگردانی ماریون پوآزو ، “رهبران” به کارگردانی پاول فردک از لهستان و “پژواکها” به کارگردانی آلین سوتر کالین کاریدیروت از سوئیس در سالن شماره 3 سینما فلسطین نقد و بررسی شدند.
“ققنوس” ، روایت ترور یک روحانی شیعه در یک مسجد
مستند «ققنوس» یکی از مستندهای سیاسی جشنواره امسال بود که با موضوع حساس ترور یک روحانی شیعه در مسجدی در بروکسل و نشانه رفتن انگشت اتهام به سمت نیروهای تندرو تکفیری هم چون داعش، مورد توجه قرار گرفت.
در این نشست که با حضور جمشید بیات ترک (کارگردان ) ، سحر عصرآزاد و شاهین امین برگزار شد ، جمشید بیات ترک با بیان اینکه ایده اولیه این فیلم برای آقای فارسی بود ، گفت : قبلا در قالب پروژهای به این پرداخته بودند که چرا مسیحیان اروپا به اسلام علاقه نشان میدهند. در میانه همان پروژه به این روحانی برخورد کرده بودند و مدتی پس از قتل این روحانی، ساخت آن به بنده پیشنهاد شد. یکی از مسائل مورد تردید فیلم که بعنوان سوال در پایان فیلم هم باقی میماند ناشی از این است که این جنس پروندهها قرار است به جایی نرسند و غالباً قاتل یا عاملان معدوم میشوند. همان میزان که نگاه این روحانی شیعه در اروپا خریدار دارد تفکرات تکفیری هم خریدار دارد و به همین دلیل این تقابل موضوع اصلی فیلم است. نسخه انگلیسی فیلم هم آماده است و پخش جهانی آن منوط به تصمیم حوزه هنری به عنوان تهیهکننده و صاحب امتیاز فیلم است.
در ادامه سحر عصرآزاد ، منتقد سینما در مورد مستند “ققنوس” گفت : فیلم ساختار کلاسیکی دارد. شهر بروکسل را میبینیم به عنوان شهری که پر از مهاجر است. زاویه نگاه جزئیتر می شود تا به محور اصلی فیلم می رسیم. معمولا در فیلمها روال این است که مستندساز سراغ اطرافیان می روند تا از شخصی که دیگر نیست بگویند. نقطه امتیاز این فیلم این است که در همین موقعیت نکتههایی که مخاطب ایرانی را به شخصیت اصلی فیلم متصل میکند پررنگ میکند، مانند اینکه این روحانی شیعه تحتتاثیر انقلاب اسلامی ایران متحول شده و تغییر مسیر داده است. بهرغم اینکه زمان فیلم طولانی است کیفیت ارائه اطلاعات به مخاطب آن را جذاب کرده است. آنچه روایت را جذاب و ارزشمند کرده است، استفاده از دوربینهای مداربسته مسجد است که تا آخرین لحظات قبل از حادثه اصلی را ضبط کرده است.
“به سوی دریا” ، از ورزش بانوان در ایران می گوید
کنجکاوی یک موج سوار اروپایی برای اطلاع از وضعیت ورزش بانوان در ایران او را به بلوچستان کشاند تا در منطقه چابهار مستند «به سوی دریا» را مقابل دوربین ببرد. این مستند برای مخاطبان «سینما حقیقت» جذابیت ویژه ای داشت.
مهمانان این بخش از نشست ، ماریون پوآزو ( کارگردان) ، سحر عصرآزاد ، بهمن نورایی ، شاهین امین بودند . ماریون پوآزو با بیان دلیل علاقه اش به موضوع مستند “به سوی دریا” گفت : من فیلمساز و موجسوار هستم و به همین دلیل موضوع این مستند از علایق شخصی من بوده است. درعین حال همیشه مسحور تاریخ و فرهنگ ایران بودم و میخواستم ایران را ببینم. در پاکستان مشغول موجسواری بودیم که مطرح شد در ایران و در ناحیه بلوچستان هم موجسواری میشود. به ایران آمدیم و ابتدا کمی هراس داشتم اما استقبال و میزبانی گرم از ما باعث شد که تصمیم به ساخت این مستند بگیریم. بلوچستان جایی فوقالعاده بود. تصویری که از ایران در رسانههای اروپایی از ایران معکس میشود کاملا متفاوت از واقعیت است و خوشحالم که امروز در ایران هستم. سال گذشته این فیلم را ساختیم و فراتر از فیلم ابتکاری را در این منطقه کلید زدهایم و تلاش داریم مدرسه موج سواری درآن منطقه را راهاندازی کنیم.
عصرآزاد در مورد مستند “به سوی دریا” بیان کرد : از آنجا که فیلم قرار بوده مستند ورزشی باشد برای مفرح شدن فضای فیلم سعی کردهاند از ظرفیتهایی مانند موسیقی بهترین استقاده را بکنند. کارگردان در این فیلم در بخشی از فضای چابهار فاصله میگیرد به مقوله وزرش بانوان در ایران میپردازد. همین مسئله باعث اندکی پراکندهگویی شده است و شاید باعث شده تمرکز بر روی سوژه اصلی کمی تحت تإثیر قرار بگیرد. البته که پرداختن به سوژه اصلی اصلا کار سادهای نبوده اما تمرکز بیشتر بر آن منطقه میتوانست به مستند جدیتری منتج شود. در نسخه فعلی اما جنبههای مفرح فیلم پررنگتر است.
چگونگی انتخاب ” رهبران” در یک شورای دانش آموزی
موضوع اصلی این مستند برگزاری یک انتخابات در یک مدرسه است. مدرسه دخترانهای که قرار است اعضا شورای دانشآموزی آن با رای دانشآموزان انتخاب شوند. روایت طنزآلود این مستند را به یک فیلم سیاسی جذاب تبدیل کرده است.
در این قسمت از نشست که با حضور پاول فردک (کاگردان) ، سحر عصر آزاد ، بهمن نورایی و شاهین امین برگزار شد ، پاول فردک کارگردان لهستانی فیلم در مورد نمایش فیلمش در جشنواره گفت : در سکوت فیلم را در سالن تماشا کردم و آدمهای زیادی هم سالن را ترک نکردند؛ فکر می کنم این اتفاق خوبی است! هدفم از ساخت این مستند ساخت تریلری کودکانه با موضوع سیاسی بود. قصه ساخت این فیلم طولانی بود. با حساسیت های بسیاری مواجه شدیم. ایده اصلی هم نتیجه مشاهدات خودم بود. رفته بودم دنبال دخترم و پوسترهایی را روی دیوار مدرسهاش دیدم و فهمیدم قضیه این رقابت ها جدیتر از آن است که فکر میکردم. یکسال بعد کار کلید خورد اما بعد از یک هفته مدیر مدرسه ما را اخراج کرد! احساس ناامنی به مسئولان مدرسه دست داده بود. در اینترنت انتخابات دانشآموزی در مدارس را سرچ کردم و مدرسهای پیدا کردم. به مدرسه جدید رفتیم و خودم هم دوربین به دست گرفتم. به همین دلیل تجربه عجیبتر از قبل شد. در مدرسه دخترم برای بچهها ورکشاپ گذاستیم تا با دوربین و سینما آشنا شوند اما در مدرسه جدید با فضایی کملا غریب کار را ادامه دادیم تا به نتیجه نهایی رسید.
پس از او عصر آزاد در مورد ایده این مستند گفت : نکته اصلی فیلم در مواجهه نخست این است که ایده بکر و جدیدی ندارد و در هر کشور می توان متصور بود که این ایده برای یک مستندساز مورد توجه باشد. آنچه این مستند 48 دقیقهای را بهرغم این سوپه غیربکر مهم کرده است این است که ما میتوانیم از خلال رفتارهای بچه ها می توانیم شمایی از رفتارشناسی و جامعهشناسی در کشور لهستان برسیم. فیلم باید میتوانست این اتفاق را رقم بزند که تا حد زیادی توانسته است. البته در نگاه منصفانه احساس می کنم فیلم بسیار متکی به دیالوگ است. البته وقتی به گزینه جایگزین فکر میکنم به این جواب میرسم که فیلمساز گزینههای زیادی پیش رو نداشته است.
وقتی که یک زبان بومی در “پژواک ها” نابود می شود
فراموشی یک زبان محلی در منطقهای از سوئیس ایده اصلی این دو کارگردان نسبتاً جوان بوده است که به کندکاو درباره ریشههای زیباشناسانه یکی از زبانهای بومی کشور خود بپردازند.
آخرین بخش نشست نقد و بررسی با حضور آلین سوتر و کالین کاریدیروت (کارگردانان سوئیسی فیلم) ، سحر عصر آزاد ، بهمن نورایی و شاهین امین برگزار شد . ابتدا آلین سوتر در مورد موضوع محوری فیلم گفت : در حال حاضر 40 هزار نفر در سوئیس به این زبان صحبت میکنند اما هر روستایی در این منطقه به یک زبان صحبت میکنند. موضوع محوری این فیلم ارتباط زبان و هویت بود. به خصوص که درباره زبانهای رومی هیچگاه نمیتوان صحبت از نابودی زبان کرد. به طور خاص در این مورد دولت سوئیس هیچ اجبار و فشاری برای نابودی این زبان بومی نداشته بلکه در یک فرآیند طبیعی و به واسطه سبک زندگی جدید این زبان رو به تحلیل است.
پس از آلین سوتر ، سلین کاریدرویت ، دیگر کارگردان مستند “پژواک ها” بیان کرد : تقریبا هیچکس در این نواحی به یک زبان واحد صحبت نمیکند و به همین دلیل شاید به نظر برسد که ماندگاری این زبان ها چندان حیاتی نباشد. مثل همه جاهای دیگر در کشور ماهم روستانشینان مشکلات خاص خود را دارند و تحلیل رفتن این زبان به معنای تحلیل رفتن یک سبک زندگی است که جهانی سازی آن را به خطر انداخته است. در این فیلم نمی خواستیم به سمتی برویم که بگوییم در حال مبارزه برای حفظ یک زبان هستیم به همین دلیل سراغ اصوات و شاعرانگی یک زبان رفتیم
پس از کارگردانان مستند “پژواک ها” ، سحرعصرآزاد در مورد این فیلم گفت : برای خود من هر فیلم مستند مانند یک کشف است. وقتی این فیلم را می دیدم کنجکاو شدم درباره موضوع محوری آن که یکی از چهار زبان اصلی کشور سوئیس است کسب اطلاع کنم. فیلم کاملاً حس شاعرانگی دارد و در زمان 51 دقیقه کاملاً رویکردی که مدنظر فیلمسازان بوده است را به مخاطبان منتقل میکند. اگر هدف مستند ارائه موضوعی جدید به مخاطب باشد حتما این فیلم موفق بوده، اما در مرحله بعد فیلم به مخاطب بیاطلاع و کماطلاعی مثل بنده اطلاعات کمی میدهد و این باعث یک ضعف درونی در فیلم شده است.
هشتمین دوره جشنواره بین المللی سینما حقیقت تا 16 آذر ماه در تهران در حال برگزاری است .