یادداشتی بر فیلم “عصبانی نیستم ” به کارگردانی رضا درمیشیان
فیلم “عصبانی نیستم” دومین فیلم بلند رضا درمیشیان ، کسی که ظاهراً در کشور خودش احساس غربت می کند و سینما را تریبونی برای فریادهای سیاسی اش قرار داده که البته حتی در این حوزه نیز موفق عمل نکرده است .
درمیشیان کسی بود که بیشتر سالهای عمر خود با دستیاری کارگردانانی چون داریوش مهرجویی، فریدون جیرانی و علیرضا داودنژاد گذرانده ولی متاسفانه آنچه از این بزرگان سینما آموخته تنها یک سری حرف های بی پایه و اساس است که در فرمی رکیک بیان می شود ، که نه می توان اسم آن را سینما گذاشت و نه مستند .
امروز با اکران فیلم “عصبانی نیستم” این موضوع کاملاً مشخص شد که چرا این فیلم به عنوان تنها نماینده سینمای ایران در شصت و چهارمین جشنواره فیلم برلین انتخاب شده است ، سیاسی بازی های این فیلم گزینه مطلوبی برای اینگونه جشنواره هاست .
فیلم «عصبانی نیستم!» داستان شخصیتی به نام نوید است که شاکی از تمام اتفاقاتی است که در دولت نهم و دهم رخ داده ولی متاسفانه این شخصیت آنقدر ضعیف و بی اصل و نسب است که نه می تواند در این فیلم به نقد عملکرد دولت در این سالها بپردازد و نه مشکلاتش را بیان کند ، تنها یک مجموعه از ویژگی های جوانان سال ۸۸ را یدک می کشد یعنی نویدِ داستان، دانشجوی ستارهدارِ اخراجی ِ افسرده ِبیکار است که عاشق دختری به نام “ستاره” است و برای فراهم کردن حداقل شرایط زندگی از زمین و زمان شاکی است در حالیکه در ابتدای فیلم خود را مژدهدهنده معرفی می کند ولی او از همۀ اطرافیانش توقع دارد تا کمکش کنند و آینده اش را بسازند و خود غیر از شعار و شکایت از جامعه و دولت ، ۴ سال است که راه دیگری را برای سر و سامان دادن به زندگی اش پیدا نمی کند و هر روز خود را بیش از پیش درگیر بیماری روحی اش می کند و به تجویز دکترش ، در رویارویی با مردم جامعه به خود تلقین می کند تا «عصبانی» نباشد.
ابتدای فیلم تنها یک جوان عصبی را می بینیم که با خودش درگیر است ، قرص می خورد ، دعوا می کند و از تولیدی که در آن کار می کند اخراج می شود . تصویرهای مبهم فیلم و همچنین فیلم برداری فوقِ بدِ فیلم از همان ابتدا اعصاب مخاطب را بهم می ریزد و به زور با استفاده از تصویر و صدای مبهم به مخاطب تلقین می کند که ریتم فیلم تند است .
فیلم “عصبانی نیستم” این قابلیت را دارد که به شدت عصبانیت کند ، زیرا همۀ اتفاق های داستان یک خطی هستند و در واقع یک کلاژی است از عقده های دل کارگردان . که هیچ روند منطقی را دنبال نمی کند تنها تیتروار گفته می شود . برای مثال هم خانه های نوید ، خواننده و نوازنده هستند و چند سال است که نمی توانند مجوز فعالیت بگیرند و این موضوع کاملاً سوبژکتیو چندین بار در فیلم مطرح می شود و یا در جایی دیگر که با نسبت دادنِ عنوان طالبان به فردی که به ظاهر مذهبی است ، در واقع به افراد مذهبی توهین می کند !
باران کوثری و نوید محمدزاده نقشهای اصلی این فیلم را بازی میکنند ، باران کوثری مانند همیشه دوست دختری لوس و نوید محمد زاده پسر عاشق اما بی پول داستان که تنها قربان صدقه عشق اش می رود و به مردم و اطرافیانش ناسزا می گوید ، تیپی عصبی که می تواند جایگزین خوبی برای بازی های همیشگی حامد بهداد باشد .
حال با تاکید درمیشیان از این موضوع که عصبانی نیست ، شاید این فیلم بهانه ای باشد که فیلم های بعدی اش را در دولت تدبیر و امید بدون هیچ عقده و عصبانیتی بسازد و بتواند حرف تازه ای را در سینمای ایران مطرح کند .
محمدرضا عمرانی – سینما فستیوال
یک کلاژی است از عقده های دل کارگردان !!!!
اینا چیزایی است که دارد دور و بر ما تکرار می شود. این فیلم واقعیت جامعه را نشان داده است!!!
آدم با دیدن این فیلم سرگیجه می گیره؟
کجاش واقعیت جامعه ماست؟
مطوئنید فیلم رو درست دیدید؟
من هم موافقم . نوید محمدزاده واقعا شخصیت من بود .من مدام تو این فیلم خودم رو جای این کارکتر می ذاشتم
من یک ربع بیشتر نتونستم فیلم بفض رو ، اونهم توی خونه تحمل کنم!! به نظر من درمیشیان اساسا سینما رو نمیشناسه!
درمیشیان غر نمی زنه اتفاقا داره حرف مردم رو می زنه از زبون ما حرف می زنه
دلیل انتخاب تیتر شما رو هیج جوره نمی تونم درک کنم ! واقعا متاسفم واستون
نه درمیشیان و نه فیلم هاش هیچوقت نماینده ی نسل ما نبوده و نخواهد بود!!
به نظر من بهترین فیلم امسال بود وقتی شما بهترین فیلم رو قبول ندارید دیگه چه انتظاری می شه داشت از نوشته شما
دانشجوی ستارهدار اخراجی! عنوان فریبندهای برای جذب فلهای مخاطبه! آقا هروقت حرف حساب داشت بیاد فیلم بسازه.
بابا دمت گرم …. پدرمون در اومد از دوربین افتضاح این فیلم … چی بود اخه ؟ چرا اصرار داشت عصبیمون کنه نمی دونم
عكس بهتري نبود براي اين كارگردان عزيز دل عصاب خورد كن بزنين