به گزارش سینما فستیوال، در متن اين نامه آمده است:
ديگر نمي توان نشست!
ديگر نمي شود بي تفاوت از کنار نعش کودکان گذشت!
دنياي عجيبي است!
رسانه ها اخبار جعلي، مخدوش و دستکاري شده را با کلمات زهرآگين دروغ، بزک مي کنند، شکر مي زنند و با گستاخي تمام به خوردمان مي دهند. تکرار مي کنند، با چهره هاي زيبا تکرار مي کنند. با قيافه هاي حق به جانب، با کلمات دل فريب، با صداقتي ساختگي، اما قانع کننده تکرار مي کنند. از زبان آدم هايي که جايزه صلح نوبل گرفته، تا هنرمندان دلربايي که به ضرب تبليغات محبوب خاص و عامشان کرده اند، تکرار مي کنند، آنقدر تکرار مي کنند تا ذهن بيننده و شنونده زير بار سنگين خردکننده تبليغات، فرسوده ومسخ شود، تا دروغ بي پايه زهرآگين با جانشان عجين شود، مثل ترياک، که قطره قطره به خورد کسي بدهند، زبون، درمانده، مفعول و معتادشان کرده اند، معتادمان کرده اند.
آنقدر معتاد شده ايم که عنصر معنوي در وجودمان مرده است. که واقعبيني را از دست داده ايم، که انسان در چشم مان هيولا و هيولا، انسان جلوه مي کند. به منظور دفاع از دختراني که زير هجده سال ازدواج کرده اند، در انگلستان کنگره بر پا مي کنند. نخست وزيرشان با چهره اي غمگين فرياد مي زند که يک بار براي هميشه جلوي اين بي عدالتي بايد گرفته شود، که اقدام قابل احترامي به نظر مي رسد اما همزمان و همزبان با دولتمردان فرانسه بي پروا و گستاخ با تاييد اعمال غيرانساني رژيم کودک کش اسرائيل، تروريسم و تبهکاري دولتي را در جهان تاييد و تشويق مي کنند و ما بهت زده نگاه مي کنيم و از خود مي پرسيم، چرا گوش هاي سنگين آنها ضجه هاي کودکان غزه را نمي شنوند؟ چرا حتي صداي فرياد رساي انسان دوستان کشور خود را در خيابان هاي پايتختشان نمي شنوند؟ اگر خيال هاي واهي و برتري جويي هاي نژادپرستانه کورشان نکرده و هنوز ذره اي عنصر معنوي انساني در وجودشان باقيست، چرا بازتاب عمل غيرانساني خود را در جهان نمي بينند؟ چرا وضع بحراني و خطرناکي را که کل جهان از جمله غرب را تهديد مي کند ناچيز مي شمارند؟ آيا واقعاً نميدانند که رفتار و کردار و گفتار شوم و غيرانساني شان دير يا زود گريبان خودشان را نيز خواهد گرفت؟ آيا فراموش کرده اند که دست پرورده ناخلفشان، طالبان، چگونه به روي خودشان هم چنگ زد؟…
قلم را که برداري، هر چه باالتماس از خود بخواهي که احساساتي نشوي، نمي شود، چهره هاي معصوم کودکان غزه و اجساد تکه تکه شده شان قلم را به همين جا مي رساند که رساند و پرسش هاي گوناگون به مغز هجوم مي آورد. سازمان ملل کجاست؟ بشردوستان چه شدند؟ چرا اين همه بيداد را نمي بينيد؟ تا تاريخ به ياد سپرده هيچ اهريمني، خونخوارتر از جلادان اسرائيل پا به عرصه گيتي نگذاشته است. حتي در افسانه هاي اغراق آميز هم هيچ هيولاي آدمخواري به هولناکي اين نامردمان کودک کش يافت نمي شود.
ديگر در غزه مدرسه اي نيست که ردپاي خون آلود کودکان بر کف آن نقش نبسته يا مسجدي، که تکه هاي گوشت بدن و مغز مومنان بر آن نچسبيده باشد. انسان کجاست؟… سازمان ملل چه مي کند؟ آيا حقيقت را که چنين عريان و درخشان در مقابلشان ايستاده نمي بينند؟ آيا از دل هاي بزرگ کودکان فلسطيني که تنها وسيله دفاعشان سنگي است که در دست هاي کوچک خود مي فشارند، هيچ چيز نياموخته اند؟
مسعود جعفري جوزاني،مرتضي شايسته، مصطفي شايسته، فتح ا… جعفري جوزاني، سحر جعفري جوزاني، يونس صباحي، مجتبي متولي، سعيد دليري، نيما جعفري جوزاني، دکترمحمدهادي کريمي، ماندانا اويسي،دکتر عبدالکريم يونسي.
دردنامه تعدادي از سينماگران براي فاجعه غزه
دردنامه مسعود جعفري جوزاني، مرتضي و مصطفي شايسته و جمعي از اهالي سينما و هنر درباره فاجعه غزه منتشر شد.