۱
اخبار می گوید جشنواره ی فیلم فجر امسال جشنواره ی ویژه ای خواهد بود. ویژه از آن جهت که پس از ۸ سال با نحوه ی مدیریتی جدید و رویکردی جدید شروع به کار خواهد کرد. جشنواره ی فجر امسال داعیه ی مهربانی و صلح دارد، صلح دولت با هنرمندان و آشتی هنرمندان با دولت. جشنواره ی فجر امسال به ما می گوید منتظر اخبار خوب باشید، منتظر حضور بزرگان باشید، و خلاصه اینکه جشنواره ی فجر امسال به ما می گوید همه حق حرف زدن دارند و دوران خموشی و گوشه نشینی تمام شده است!
اینها تمامی به خودی خود اخبار مبارکی است! مبارک است که ظرفیت ها بالا باشد و هنرمندان از هرتفکر و سلیقه فیلمشان را در جشنواره ارائه دهند و منتقدان و مردم به تماشای آثارشان بنشینند و تمامی اثرها را نقد کنند و فضای باز بحث و گفت و گو شکل بگیرد، اینها هم اتفاق مبارکی است و باعث رونق بزرگترین جشنواره ی سینمایی ایران یعنی جشنواره ی فیلم فجر می شود.
اما سوالی که مطرح است این است که به راستی در عمل هم تمام این اتفاقات خوب برای جشنواره ی فجر می افتد؟!
۲
در این چند سال اخیر نقد و منتقد را که می شنویم بی شک به یاد مسعود فراستی و نقدهای تند و بی رحمانه اش می افتیم. منتقدی که خواه طرفدارش باشیم، خواه مخالفش نمی توانیم نظرش را نادید بگیریم! منتقدی که قریب به اتفاق وی را شاخص سینمای ایران می دانیم و حتی اغلب، نظر وی در میزان فروش فیلم ها تاثیر می گذارد. منتقدی که ادبیات نقدش به سرعت در میان مردم جا باز کرد و اصطلاحات وی در نقد فیلم را به راحتی از زبان مردم می شنیدیم و این اتفاق مبارکی بود در تاریخ سینمای ایران! مسعود فراستی با تمامی موافقت ها و مخالفت هایی که با آنها روبه رو شده است، بی شک در ادبیات نقد و در سینمای ایران تاثیرگذار بوده است.
این روزها شاید بتوان او را تنها منتقدی دانست که نقد سلبی می کند و بعضی ها چنان او را برنمی تابند که حذف وی را بهترین راه حل برای خلاصی از هر نقد و انتقادی می دانند، چنانکه پیشتر از وی خواسته شد که در برنامه ی هفت، نرم، نقد کند! و او که هیچ گاه نقد نرم برایش تعریف نشده است به مرور در برنامه کمرنگ شد تا به آنجا که اعلام کرد دیگر در برنامه حضور نخواهد داشت!
این هم آفتی است این روزها که اگر به شاخص نرسیم، سر شاخص را کوتاه می کنیم!
۳
کمتر از ۲۰ روز به شروع جشنواره ی فیلم فجر باقی مانده است! وعده ها و وعیدها هنوز هم زیبا هستند و دوست داشتنی! فیلم “خانه ی پدری” را در بخش ویژه می توانیم تماشا کنیم و فیلم “شیار۱۴۳” بالاخره مجوز گرفت! فیلم عطاران هم هست! هرچند که اثری از “پاپ” احسان عبدی پور جوان و بااستعداد نیست! اما نه حضورعیاران و مهرجویی و کیمیایی آنقدر تعجب برانگیز است و نه نبود احسان عبدی پور؛ بلکه از تمام اینها تعجب برانگیزتر این است که چرا این روزها نامی از مسعود فراستی برده نمی شود؟! آیا او امسال قرار نیست به عنوان داور در جشنواره حضور داشته باشد؟! آیا تمامی مخاطبان سینما باید از شنیدن نظر شاخص سینمای ایران محروم باشند؟! آیا همه را دور هم جمع کردن، به معنای راضی نگه داشتن همه است؟! آیا اساسا جنبه ی نقد در سینمای ایران پایین است؟! آیا مسئولین جشنواره تاب نقد شنیدن ندارند؟! آیا ادعای دوران قهر و بغض و کینه تمام شده و امید به جامعه ی هنری تزریق شده است، تنها یک وعده ی توخالی است؟! آیا برای راضی نگه داشتند عده ای، عده ی دیگری را حذف کردن درست است؟!
از این دست سوالات در ذهن بسیاری از اهالی سینما هست، حال باید دید در روزهای آینده چه اتفاقی خواهد افتاد و امسال که به نوعی سال آشتی هنرمندان با سینماست، شاخص سینمای ایران را تنها به جرم آینه بودن حذف خواهند کرد و یا اینکه همچون سالهای قبل، جشنواره با نقدهای مسعود فراستی حال و هوای دیگری به خود می گیرد؟!
مشکل ، نداشتن شاخص است
اگر شاخصی باشد دیگر مجبور به کوتاه کردن آن نیستیم نکته ای که گوگل فهمید و ما هنوز نفهمیدیم این آقایونی که استاد فراستی رو با نقد تند نمی پذیرند نه شاخصی در حوزه نقد دارند و نه منتقد را می شناسند.
با همه این اوضاع وقتی در گوگل کلمه منتقد سرچ می شود اولین فرد استاد فراستی را می شناسد ولی ما هنوز نمی خواهیم باور کنیم.