این روزها که بازار اسکار داغ شده ، تمام توجه ها معطوف به نام فیلم هایی است که در بخش های مختلف این جایزه ، نامزد شده اند و همه در تب و تاب این هستند که بالاخره اسکار با چه کسانی به خانه خواهد رفت . در این میان کمتر کسی به یاد فیلم های خوبی می افتد که به هر دلیلی از گردونه ی این رقابت حذف شده اند تا مبادا مجالی برای دیده شدن پیدا کنند ، گرچه سزاوار برترین تحسین ها هستند.
یکی از آن دست فیلم هایی که در این دسته جای می گیرد ، فیلم لوسی (Lucy) ساخته ی “لاک بسون” است . لاک بسون در کارنامه ی خود فیلم موفقی چون “حرفه ای ” را دارد و نشان داده است که یک فیلم سینمایی می تواند از تنها ، سرگرم کننده بودن فراتر رود و به انسان ، مسائلی را یادآوری کند که او را به اندیشه وادار سازد . اندیشه ای چون هستی ، زمان ، خلقت ، بشر و … را ، اندیشه ای که قرن هاست فکر فلاسفه ی بزرگ را به خود مشغول کرده است . سوالی که در اینجا مطرح می باشد این ست که فیلمی مانند “لوسی” که نه از لحاظ ساختار سینمایی ضعف دارد و نه از لحاظ محتوا و اندیشه ، چرا نباید در هیچ بخشی از جوایز اسکار نامزد شود ؟ آیا به راستی داوران اسکار فیلم لوسی را دیده اند و آنوقت “هتل بزرگ بوداپست ” ( The grand Budapest hotel ) را در ۹ بخش نامزد دریافت جایزه کرده اند ؟! چگونه می شود که فیلمی جهان شمول با دغدغه های انسانی همچون لوسی کاندید نشود و فیلمی که کاراکترهایش تنها برای هیچ به دور خود می گردند ، در اکثر بخش ها کاندید شود ؟!
با توجه به فروش گیشه ی لوسی ، می بینیم که این فیلم در زمان اکران عمومی مورد استقبال بسیار خوبی از جانب مخاطبان قرار گرفته است ، آنوقت چطور می شود این فیلم که مورد استقبال مردم و منتقدین قرار گرفت ، مورد توجه هیچکدام از جشنواره های سیاست زده ی سینمایی قرار نگیرد ؟!
در هر حال همه ی ما می دانیم که هر چقدر هم اسکارها و گلدن گلوب ها به لوسی ها و لئون ها بی توجه باشند ، مهم نیست چرا که لوسی رسالت خود را که آگاهی دادن به بشر و یادآوری برخی مسائل به اوست را به درستی انجام داده است و می دهد و هر چقدر هم دست و پای اندیشه را ببندیم ، او باز هم مجالی برای رهایی و بال گشودن پیدا می کند .
پریسا دامادی – سینما فستیوال